آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت بیست و نهم
زمان ارسال : ۴۳۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
سرگرد بلندشد و به سمت در خروجی رفت.دلآرا نیز از دکتر تشکر کرد و سمت اتاق گچگیری رفت.ذهن دختر آشفته بود.تنشهای هیجانی قلباش را بی مورد میدانست.هر بار که تقلا میکرد تا از سرگرد دور بماند ،سرنوشت او را در مسیرش قرار میداد.پیوند خونی بردیا با ثا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما