پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۲۸۶ روز پیش

سرگرد بلند‌شد و به سمت در خروجی رفت.دل‌آرا نیز از دکتر تشکر کرد و سمت اتاق گچ‌گیری رفت.ذهن دختر آشفته بود.تنش‌های هیجانی قلب‌اش را بی مورد می‌دانست.هر بار که تقلا می‌کرد تا از سرگرد دور بماند ،سرنوشت او را در مسیرش قرار می‌داد.پیوند خونی بردیا با ثا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید