آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت بیست و چهارم :
ایوب دو رگه عرب و ایرانی بود که مدام به ایران و کشور های عربی رفت و آمد میکرد.امیر با دیدن فرد مقابلاش در جای خود خشکاش زد.ثامر از ماشین پیاده شد و لنگلنگکنان خود را به پسر رساند. امیرسام خواست علت آمدناش را بپرسد که یک سیلی از جانب ثامر مهمان ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مطالعهی این پارت حدودا حدودا 3 دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۴۴۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
دنیا
00عالی