سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و پنجاه و ششم
زمان ارسال : ۳۹۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
یکم خیره نگاهم کرد و بعد درحالی که گوشیاش رو در میآورد گفت: چهاردهمین روز ماه قمری؟
نامطمئن پرسیدم: کیه؟
نگاهش رو به گوشی دوخت و ناباور گفت: امشب.
با حرفش هی بلندی کشیدم و از جام بلند شدم که متقابلا از جاش بلند شد و گفت: الان هوا تاریک شده که!
باید میرفتم، همین الان باید خودم رو میرسوندم اونجا... ولی کجا؟
- پویا؟
سوالی نگاهم کرد که آب دهنم رو مضطرب قورت دا
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
غزاله عاشوری
00چرا من روی گزینه درخواست عضویت میزنم مینویسه یکبار دیگر امتحان کنید کدی برام نمیاد؟؟
۱۲ ماه پیشعاطی
۲۲ ساله 00توروخدااااااا زود ب زود پارت بزاااار دلم میخواد بخونمممممممم
۱ سال پیشستاره
00اگه الان یه پارت داری ، بزاری چی میشه
۱ سال پیشستاره
10جان خودت نگو که یاشاره یا آیدین یا دوست پسر قبلیش
۱ سال پیشمریم
20لا معصب بزار دیگه دق دادی چندپارت مونده
۱ سال پیشنورا
10یوهووووووووووووو آخجوووونننننن ولییییی چرا جای حساسش قطع شد🥲
۱ سال پیشآزیتا
20چرا تموم شد هییییی 😢
۱ سال پیشدری
80نویسنده جون مادرت عذابمون نده سوپرایزمون کن بگو اخر رمانو همه رو باهم میزارم قشنگ بخونیم بچسبه بهمون اینطوری تیکه تیکه همش عذابه
۱ سال پیشمحی
20اهههه جای حساسش تموم شد
۱ سال پیشآمینا
20وای چه عشقولانه😍🤩😍🤩
۱ سال پیش
اسرا
11برای ورودبه برج میلادپول نمی گیرن