پارت صد و پنجاه و ششم

زمان ارسال : ۳۹۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه


یکم خیره نگاهم کرد و بعد درحالی که گوشی‌اش رو در می‌آورد گفت: چهاردهمین روز ماه قمری؟
نامطمئن پرسیدم: کیه؟
نگاهش رو به گوشی دوخت و ناباور گفت: امشب.
با حرفش هی بلندی کشیدم و از جام بلند شدم که متقابلا از جاش بلند شد و گفت: الان هوا تاریک شده که!
باید می‌رفتم، همین الان باید خودم رو می‌رسوندم اونجا... ولی کجا؟
- پویا؟
سوالی نگاهم کرد که آب دهنم رو مضطرب قورت دا

4282
1,380,862 تعداد بازدید
2,259 تعداد نظر
166 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    11

    برای ورودبه برج میلادپول نمی گیرن

    ۱۲ ماه پیش
  • غزاله عاشوری

    00

    چرا من روی گزینه درخواست عضویت میزنم مینویسه یکبار دیگر امتحان کنید کدی برام نمیاد؟؟

    ۱۲ ماه پیش
  • عاطی

    ۲۲ ساله 00

    توروخدااااااا زود ب زود پارت بزاااار دلم میخواد بخونمممممممم

    ۱ سال پیش
  • ستاره

    00

    اگه الان یه پارت داری ، بزاری چی میشه

    ۱ سال پیش
  • ستاره

    10

    جان خودت نگو که یاشاره یا آیدین یا دوست پسر قبلیش

    ۱ سال پیش
  • مریم

    20

    لا معصب بزار دیگه دق دادی چندپارت مونده

    ۱ سال پیش
  • نورا

    10

    یوهووووووووووووو آخجوووونننننن ولییییی چرا جای حساسش قطع شد🥲

    ۱ سال پیش
  • آزیتا

    20

    چرا تموم شد هییییی 😢

    ۱ سال پیش
  • دری

    80

    نویسنده جون مادرت عذابمون نده سوپرایزمون کن بگو اخر رمانو همه رو باهم میزارم قشنگ بخونیم بچسبه بهمون اینطوری تیکه تیکه همش عذابه

    ۱ سال پیش
  • محی

    20

    اهههه جای حساسش تموم شد

    ۱ سال پیش
  • آمینا

    20

    وای چه عشقولانه😍🤩😍🤩

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید