آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت بیست
زمان ارسال : ۳۸۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه
یکی از جیپیاس ها به عمارت ثامر ختممیشد.سرهنگ محمدی از ماشین پیاده و زنگ آیفون را فشرد.صدای زن میانسالی به گوش رسید
_بفرمایید
_سرهنگ محمدی هستم و برای بازرسی خونه اومدم.
زن هیچ جوابی نداد که محمد دوباره زنگ زد.بردیا قصد ورود ب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سنا مرادی
00عالییییییییی