پارت صد و پنجاه و سوم

زمان ارسال : ۳۹۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه


به سمتشون رفتم و جفتش رو برداشتم. خیره به گردنبند، کنار برق رفتم و گوشی‌ام رو به شارژ زدم.
پسره ی احمق! با خودش چی فکر کرده بود؟ که التماسش می‌کنم؟ که از اشک و گریه کور میشم؟ که وسیله‌هام و جا می‌ذارم؟ یا نه، می‌ترسید گوشی ام جا بمونه و بخوام به بهونه پس گرفتنش دوباره برگردم؟
گوشی‌ام رو روشن کردم و همزمان یه پام رو تیک وار به زمین کوبیدم.
فکر کرده می‌شینم و برای نبودنش

4282
1,380,813 تعداد بازدید
2,259 تعداد نظر
166 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    20

    آیا ازقبل اون میشناسه که عکسش عوض کرده

    ۱۲ ماه پیش
  • معصومه!!!

    40

    شاید تو گوشیش جی پی اس وصل کرده 😂😂

    ۱۲ ماه پیش
  • رضوان

    60

    بنظر من تو گوشیش ردیاب گذاشته که راحت پیداش کنه 😅

    ۱۲ ماه پیش
  • ستاره

    20

    عکسای برنامه هاشو عوض کرده هیییع

    ۱ سال پیش
  • نورااا

    40

    چرا داره موضوعش راز آلودددد میشههههه من دیگع نمت🥺🥲

    ۱ سال پیش
  • محی

    130

    مطمعنم تو گو شی ایلی یه چی گذاشته ایاز که انقد تاکید میکرد ببره گوشیشو اون همسایه بغلیم ایازه حتما

    ۱ سال پیش
  • آمینا

    80

    آخی آیلی واقعا عاشق شده 😍😍

    ۱ سال پیش
  • ...

    40

    اومده دنبالش😂

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید