مجموعه داستان ما همه مرده ایم به قلم محدثه کمالی
پارت سی و چهارم
زمان ارسال : ۴۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
چرا آرام نمیگرفت این سه روز؟ چرا آشفته بود و قلب خودش هم در حال ایست کردن بود؟
همه چیز بازی بود یعنی؟ از همان ابتدا؟ از همان روز اول؟ دوستت دارم هایش همه دروغ بود؟
خدای من. اراده کرد مرا سرخوردهترین زن جهان بسازد و ساخت!
کاش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما