پارت چهل و پنجم

زمان ارسال : ۴۳۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

با خنده دست‌هایم را به عقب هدایت کردم و به آنها تکیه زدم.

- والله چه عرض کنم؟ هنوز یادم نرفته چجوری زد تو گوشم وقتی اسمت رو گفتم.

انگار کلافه بود و ناراحت! بارها عذرخواهی کرده و من بارها وقتی که زن‌عمو در گوشم زده بود را برایش یادآو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.