آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هفتم
زمان ارسال : ۴۳۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
با دیدن کیسههای شفاف ، دست اش مشت شد.یکی از کیسهها را باز کرد و در مقابل بینی اش قرار داد
_کراک کوکائینه !
کیسه را در میان انگشتاناش له کرد و دست دیگر اش را با مشت به زمین کوبید.
حسین که حال دست کمی از او نداشت به دست و پای دخ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رقیه
00خیلییی عالیه رمانش از دست ندین شما هم