پارت صد و چهل و دوم

زمان ارسال : ۴۰۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه


متعجب از حرفش یه تای ابروم رو بالا انداختم و با نیم نگاهی به آیدین گفتم: خان داشت منو نگاه می‌کرد؟
سری به نشونه ی تایید تکون داد و یه لبخند خوشگل نوارم کرد که دفترش رو گرفتم و درحالی که یه بیست گنده رو صفحه اش می‌زدم گفتم: خیلی خیلی قشنگه، بزرگ که شدی نقاش خوبی میشی.
خجالت زده سرش رو پایین انداخت و لپ‌هاش قرمز شد که خنده ی از ته دلی کردم و خواستم لپش رو بکشم اما با لمس پوست خشک

4282
1,380,655 تعداد بازدید
2,259 تعداد نظر
166 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نازنین

    00

    بسیار عالی.قلمت مانا نویسنده جان

    ۱۲ ماه پیش
  • رمان خون اعظم

    132

    فقط منم که فکرم پیش آیازه؟؟ 🥲😂

    ۱ سال پیش
  • کژال

    00

    مثل همیشه عالی بود نسترن جان❤️

    ۱ سال پیش
  • طایی

    50

    نویسنده اگه امکانش هست پارت هارو بیش تر کن لطفا . آدم تو کف بقیش میمونه .

    ۱ سال پیش
  • فرهود

    20

    خداروشکر بالاخره موضوع قرص ها پیش کشیده شد

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید