سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و چهل و یکم
زمان ارسال : ۴۰۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
با حرفش هر دومون به خودمون اومدیم و از عمارت بیرون زدیم که یاشار به یه ماشین اشاره کرد و گفت: سوار بشید تا اونجا میبرمتون.
بدون حرف اول من و بعد آیدین و بعد مارال سوار ماشین شدیم و بر بر به هم خیره شدیم که یاشارم سوار شد و با تعجب از آینه به عقب خیره شد و لب زد: خب یکی، تون بیاید جلو، واجبه همه پیش هم باشید؟
با حرفش لبخند منظور داری به ندیمه آیدین زدم که هول کرده خواست از ماشین
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آمینا
70کی تموم میشه من مردم از دلشوره اینکه آخرش کدومشون آیلی رو میگیرن
۱ سال پیشزینب
60حالا فکر کن اخرش هیشکومشون نگیرنش😂
۱ سال پیشساحل
۱۷ ساله 00عزیزم نسترن جون داخل کانال تلگرامشون گفتن که ایشالا تا آخر این هفته تمام میشه رمان
۱ سال پیشانیکا یک عدد آرمی
30خیلییی خوب بوووودا، من عاشق زوج ایلی و ایدینم، شیپشون ایلدین میشه؟😂
۱ سال پیشحدیثو
۱۷ ساله 20آی خودایاااا دلم قیلی ویلی شد🥺
۱ سال پیشسارا
۲۵ ساله 00هرچند ذوقم کوره بخاطر یاشار بخت برگشته ولی ممنون نویسنده بخاطر پارت گذاری به موقع🥲
۱ سال پیشآزیتا
20وای اخرش فقطط😍😍
۱ سال پیشنورا
30فقط آخرشششش ننهههه🥺😍😍😍😍
۱ سال پیشtarane
۲۱ ساله 50شتت فقط اخرشو هستم زیاد. وای لنتی فسقلی رو نگا میگ اینم خانه ک نگاتون میکرد. حتی بچه ها هم دارن میگن ماهم فهمیدیم اونو میخوای🤣🤣🤣
۱ سال پیشMohi
61هولی شت تا اومدم برم تو فازش تموم شد ترو خدا پارتارو زیاد تر کنننننن 😭😭
۱ سال پیش
الی
00به نظرم آیدین همون آوازه که داره نقش آیدین وبازی میکنه واسه همینه که یاشار دوسش داره درضمن آیلی هم متوجه رابطه خیلی خوبشون وقتی با هم تنها هستن شده