سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و چهل و دوم
زمان ارسال : ۴۰۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
متعجب از حرفش یه تای ابروم رو بالا انداختم و با نیم نگاهی به آیدین گفتم: خان داشت منو نگاه میکرد؟
سری به نشونه ی تایید تکون داد و یه لبخند خوشگل نوارم کرد که دفترش رو گرفتم و درحالی که یه بیست گنده رو صفحه اش میزدم گفتم: خیلی خیلی قشنگه، بزرگ که شدی نقاش خوبی میشی.
خجالت زده سرش رو پایین انداخت و لپهاش قرمز شد که خنده ی از ته دلی کردم و خواستم لپش رو بکشم اما با لمس پوست خشک
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نازنین
00بسیار عالی.قلمت مانا نویسنده جان