پارت سوم

زمان ارسال : ۳۹۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

به خودرو که رسیدند،سرتا پای هر دویشان خیس شده بود! دست کمی از موش آب کشیده شده نداشتند! بردیا از صندوق عقب سوییشرت مشکیش را بیرون آورد و سوی دختر گرفت.

_اینو بپوش!

دختر درحالی که مثل بید می‌لرزید،دستش را سوی لباس دراز کرد و در همین حین، ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید