تاربام، گذرگاه سکون به قلم مریم دولتیاری
پارت یکم :
نکته: تمام روایات، اتفاقات و شخصیتها در این رمان زادهی ذهن نویسنده است؛ لذا هر گونه تشابه اسمی، فامیلی و ... اتفاقی و بر حسب تصادف میباشد.
به نام خدا
آقای سبحانی با عینک قطور روی چشمانش و موهای مجعد کم پشتش تا آنجایی که توانسته بود روی میز خم شده بود و در حارمان تمام شده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵۰۱ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مریم دولتیاری | نویسنده رمان
ممنون از شما
۶ ماه پیشدلربا
00پارت اول رو که خوندم عالی بود
۸ ماه پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
ممنون از نظر ارزشمندتون🤍
۸ ماه پیشزهرا
00پارت اول که عالی بود خسته نباشید ❤️
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
خیلی ممنون از توجهتون♥️
۱ سال پیشromina
00عالیستتت
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
ممنون از توجهتون😍💙
۱ سال پیشارش
00عالی
۱ سال پیشعالیه ممنون
00ناشناس
۱ سال پیشمرضیه
00عالی
۱ سال پیششهرام عزیزی
00عالی
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
💙💙
۱ سال پیشفاطمه
00خوب بود
۱ سال پیشKhodam
00خوب
۱ سال پیشثنا بانو
۳۰ ساله 00من رمان جنایی بیار دوست میدارم امیدوارم خوبه باشه❤♥
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
امیدوارم دوست داشته باشید، ممنون از همراهی تون🙏🧡
۱ سال پیشاسرا
00بنظرمیایدخوب باشه
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
ممنون از همراهی تون🤍
۱ سال پیش
مریم
00اولش که خوب بود👏