پارت بیست و هفتم

زمان ارسال : ۴۴۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

- چرا به من هیچی نگفتی؟


بینی‌اش را بالا کشید و پوزخند زد.


- خب الان میدونی، چیکار میتونی برام بکنی؟ هیچی. فقط فهمیدی اما خود توأم خوب میدونی من محکومم به سکوت.


راست می‌گفت!


من هیچ کار ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.