پارت پانزده :

خواست حرفی بزند که دستم را بالا آوردم.


- بزرگ ترین آرزو من چیه آبجی؟


لب‌هایش را به هم فشرد و وقتی جوابم را نداد، سوالی سرم را تکان دادم.


- اینکه یک باری از روی دوش ننه و آقاجون برداری.


در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.