پارت سیزده

زمان ارسال : ۴۴۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

ژاکاو داخل خانه برگشت و دلنیا با آراس تنها شد.

روی دومین پله ایستاده و تقریبا هم‌ قد آراس شده بود.

آراس مستقیم به چشم‌هایش زل زد.

- خوبی؟

دلنیا سری تکان داد.

- ممنون، خوبم.

کمی به چشم‌هایش خیره ماند اما دلنیا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.