ققنوس در بند به قلم محدثه کمالی
پارت نهم
زمان ارسال : ۴۸۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
- فکر بد نکن اخوی. اونها که همیشه مزاحمت میشن. امروز نتونستن بیان. عمارت ولوله بود. بریم تو بهت میگم چرا! منم چون قول داده بودم اومدم.
آقاجان خندید و سری تکان داد. او را روانه پلهها کرد و در را برایش گشود.
پوزخندی در دل زد ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما