پارت پنجم

زمان ارسال : ۴۷۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

با صدای جیغ و زمزمه‌های یک نفر پلک هایم روی هم لغزید و چشم باز کردم.


- الهی بترکی. ایشالله خواب آخرتت رو ببینی. بلند شو دختر.


خمیازه‌ای کشیدم و چشم باز کرده و به سوگند که عصبی بالای سرم نشسته بود، خیره شدم.


در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.