سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و بیست و ششم
زمان ارسال : ۴۲۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
خوشم باشه... خوشم باشه! میبینم که آقا آیدین دور از چشم من با همه ندیمه ها لاس میزنه.
حیف حال ندارم وگرنه یه کف گرگی میزدم بهش نفهمه از من خورده یا از دیوار. پسره ی بوزینه!
نالهای کردم و کم کم چشمهام رو باز کردم که دیدم جفتشون با چشمهای گرد زل زدن به من.
- برید اونور عین ر و منکر بالا سرم وایستادید.
با حرفم هر دو با هم عقب رفتن که یکم تو جام تکون خوردم و سعی کردم ب
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ناردین زد
00اععععاااالللللییییییی
۱ سال پیش.
21کسایی ک طرفدار شیپ ایلی و ایاز هستین. خوشحال باشید. چون مطمئنم تهش ایلی میفهمه این همه وقت کسی ک واقعا میخواستتش ایازه. پسرم ایدین هم سرش بی کلاه میمونه بچم :) ولی خواهشا فرصت کیسش با ایدین باشه😭😭😭
۱ سال پیشباران
30ولی من قفلم رو اون قسمتی که آیلی گفت( آیدین قوی شدی ) 😰
۱ سال پیشپریا
10عالیه
۱ سال پیشناردین زد
10محشره
۱ سال پیشآفتاب
00مثل همیشه
۱ سال پیشثنا
00عالی بود
۱ سال پیشفاطمه
23حسم میگ اونی ک کنارش خابیده زورو هس 🥺لدددفن زورو باشه.... لدفن یکم طولانی ترش کن🥺🫂
۱ سال پیشاسما
11من وقتی این پارت رو خوندم: ویت واتت، وات دو یو مین؟وات دو یو مین سننسنسنسم پس زورو چی پس آیاز چی💔🥲
۱ سال پیشخوبه
00خوبه
۱ سال پیشمحبوبه
10عااااااالی
۱ سال پیشFati:)
51ولی زورو چییی؟ بچم تنها میمونه ک حالا اشکال نداره من هستم
۱ سال پیشهانی
00جالبه
۱ سال پیششادی
00عاااالیهههه
۱ سال پیش
هانی
00خوبه