شروانو (شَروانو) به قلم آمنه آبدار
پارت هفتم
زمان ارسال : ۴۶۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
سوار اسبش شد و به سمت خانهشان رفت.
مادرش دم در ایستاده و منتظرش بود.
با دیدنش اخمهایش را توی هم کشید و کمی کنار ایستاد.
خشمش را از دستهای مشت شدهاش هم میشد فهمید.
میترسید دلنیا این ازدواج را به هم بزند.
مادر ب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
...
00خوبه