پیرانا به قلم مرجان فریدی
پارت پانزده :
بزاق دهانم را به هر جان کندنی بود، بدون سرو صدا، قورت دادم.
ناگهان تپش قلب گرفته و تمام جانم از تشویش پر شد.
به سمت در رفتم.
جلو تر از من، در را گشود.
محیط سرد سال،و باکس شیشه ای مقابلم…
سه نگهبان در سه سمت سالن.
کلاه شیشه ای ترسناکشان…
دکتر جلو تر نیامد.
حدس میزدم، میخواهد با حضورش، شانس اعتماد سازیمان را از بین نبرد.
هرچه باشد، سال ها رستاک را شکنجه داده
مطالعهی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵۳۳ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
D
00واییییییییییی چقدر خفننننننن
۴ ماه پیشFarah
10بهتریننن رمان قرن فقط پیرانا بچم ویونا&..;&..;&..;&..;&..;&..;&..;&..;&..; بچم رستاک &..;&..;&..;&..;&..;&..;&..;&..;&..;
۵ ماه پیشسهی
10عالیهههه
۶ ماه پیشزهرا
10دارم میمیرم از هیجان
۱ سال پیشریحانه
10فوق العادست🤯
۱ سال پیشHASTI
10شتتتت عالیییی بود عالییی😃😍
۱ سال پیشفاطمه
10خیلی قشنگهههه
۱ سال پیشفریماه
80گفت ویوند اسباب باری جدیدشه یعنی کارهای زیادی باهاش داره مثل سردین که سرگرمیش ترسا بود
۱ سال پیشفریماه
10عرررر حرف زد حالا بیا وسط و قلبم از اینکه بلایی سر پیوند بیاد داشت در میومپ
۱ سال پیشمبینا
60مرجان میشه رستاک و آماده کنی دارم میام ببرمش 😂😂
۱ سال پیشاسما
60سرگرمی جدید ؟چرا حس میکنم رستاک کارهای زیادی با الیس داره یااااا خدااااا از همین الان استارت بازی رستاک خورد 😃
۱ سال پیشسوگل
۱۷ ساله 100اپیلاسیون صد درصد تضمینی با پیرانا آیا مدت هاست بهت زده نشده اید؟ با پیرانا شما یک سر به دنیای پس از مرگ میزنید و باز میگردید
۱ سال پیش(الی)جبرئیل
120چرا حس میکنم قرار یه اتفاقی بیوفته که همین اول کار کرک و پرامون بریزه🥲
۱ سال پیشS
30رستاااک عالیههههه کاش تا فردا صبر میکردم دارم میمیرم از کنجکاوی
۱ سال پیش
سارای
20حرف زد می خوام جیغ بزنم ولی خب جایی ام که نمیشه و دارم از شدت فشار***میشم🥲