پیرانا به قلم مرجان فریدی
پارت چهارده :
_گفتم که…دختر خودمونه!
لبخند زدم…روی پاشنه پا چرخیدم
ادمین با چشمان ریز شده نگاهم میکرد.
به سمت دکتر چرخیده و نگاهش کردم
خیره کنکاشم میکرد
خونسرد لبخند زدم:
_من برای این تشکیلات جونمم میدم…
یک تای ابرویم را بالا انداختم:
_همون طور که جون میگیرم!
یک قدم به سمتش برداشتم
لبخندم را کش دادم:
_همون طور که جون نجات میدم!
لب های
مطالعهی این پارت حدودا ۷ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵۳۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
شیدا
50یادمه تو خیمه شب بازی رستاک هم جز هوش برتر ها بود مثل سردین
۱۱ ماه پیشمهرنوش
30واو چرا از گذشته ی یه نفر باید انقدر خوشم بیاد
۱ سال پیشHASTI
20واااو چه خفننن😃
۱ سال پیشrozhina
50فقط می تونم بگم پشمام کز خورد
۱ سال پیشترنم
30تو راه تهرانم پشمام تو راه موند خودم دارم میرم😂
۱ سال پیشغریبه
۲۳ ساله 10وااااییییی خدیااااااااا خیلی خففننننننهههههه مرجان جونم دمت گرم با این رمانت من اومدم مشهد ینی ادرستو داشتم میومدم در خونت یه تشکر حسابی میکردم ازت 😍💚😘
۱ سال پیشفریماه
50راستی ضریب هوشی سر دین با رستاک یکی بود پس یعنی چی که معمولیه یعنی بخش محرمانه ضریب هوشیشه
۱ سال پیشفریماه
50عررررر چه خفن لقبش افعی شد ولی بیچاره ویونا خیلی درده درحالی که از درون میمیری نقاب شادی بزنی
۱ سال پیشسارینا
30وااای مرجان من تا هفته دیگه سکته میکنم😭😂 چجورییی انقد خفنییی
۱ سال پیشمارال
30دیگه نمی کشم تا هفته ی بعد....
۱ سال پیشیکتا
۱۹ ساله 10وای من چطور بهت بگم که فوق العاده است این رمانننن بازم تونستی اشکمو در بیاریییی
۱ سال پیشAram
30من چطوری تا پنجشنبه دیگه صبر کنم🥲
۱ سال پیشM
10مرجان دستت طلا هرچی پشم داشتم ریخت
۱ سال پیش.....
120مگه ضریب هوشی رستاک و سردین یکی نبود پس چرا تو سازمان میخواستن بکشنش بخاطر هوش پایینش؟
۱ سال پیشآناهیتا
40دقیقااااا ولی اینکه مار رو کشت نشون میده ضریب هوشی خوبی داشته واقعا رستاک...پشماممممم به قول یکی از بچه ها که کامنت گذاشته با رمان پیرانا نیازی به اپیلاسیون نیست😂
۱ سال پیش
مرضیه ۲۶
30بسیارعالی خوشبحال خودم که کامل شدشو خریدم ومیخونم بیچاره اونا که این حجم از هیجان و کنجکاوی رو یه هفته یه هفته تحمل میکردن😁