در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت دوم
زمان ارسال : ۳۱۸ روز پیش
*****
ستاره توی چشمهای سیاه گلشن نگاه کرد و پرسید.
- یعنی... جدی جدی گریه میکنی؟
گلشن به نرمی خندید و گفت: من کارم گریه کردنه. اگه گریه نکنم که میاندازنم بیرون!
هردو نشسته بودند به دور یک زیرانداز پر از سبزی های معطر. پ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Reihana
00.....