پارت سوم

زمان ارسال : ۵۲۶ روز پیش

هرچند می دونستم خوشگل نیستم.یه چهره معمولی که یه جورایی بی ایراد محسوب می شد.اما نه خیلی افسانه ای و خوشگل.

-می دونم،اما نباید تو دید باشم!

-من اومدم.

هر دو برگشتیم سمت دیوید و لیوان هایی که دستش بود نگاه کردیم!

بهش نگاه ک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید