اسلحه ی خودکشی به قلم مبینا حاج سعید
پارت ششم :
بازدمش در گوشم پیچید، کمی مکث کرد و بعد با صدای بلند فریاد زد:
- ماری این دختره رو تو دعوت کردی؟
صدای خفهای بلند شد که پشت سرش پسر مجدد گفت:
- یعنی دوستته؟ نمیدونم، باشه در رو میزنم.
تک سرفهای کرد و با همان صدای گرفته ل ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
دلارام
20ببینم؟ این سیمین نام که احتمالا دوست روناک هست؛ احیانا همون سیمینی نیست که اول اون قسمتی که روناک رو گروگان گرفته بودند اسمش برده شد؟!