پارت بیست و چهارم :

-هی کجایی؟

به خودم امدم و نگاه گنگم را به صدف دوختم

-میگم بریم کنسرت؟

گردنم را لمس کردم:

-آره خیلیم دوست دارم.

آیلین دستی به شکمش کشید و گفت:

-به نظرتون امیر...

صدف لگدی به پهلوی آیلین بیچاره زد:
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.