ندیم به قلم نرگس نعمت زاده
پارت هجده :
با خستگی، دست به کمر زدم.نگاهی به ساعت انداختم . 9 شب را نشان می داد. فکر کنم سه ساعتی می شد که مادر و پدرم در خواب ناز به سر می بردند. اتاقم را کامل، آنطور که باب میلم بود چیدم. با دیدن اتاق، خستگی از تنم در رفت. یاد نازنین افتادم. هنوز نیامده، دلتنگش شده بودم.
گوشی ام را برداشتم
مطالعهی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۱۴۳ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
عشقمRASWL
10چرا پارت گذاری نمیشه ؟
۳ سال پیش---
00امتحاناش سنگینه فک کنم...موفق باشن در هر صورت
۳ سال پیشمهرو
۲۴ ساله 70امروزم ک پارت نداشتیم ب نظر من این پارت گذاری نامنظم فقط باعث دلزدگی خواننده میشه یا رمان آنلاین نباید هر نویسنده ای بزاره یا باید ضوابط رعایت بشه قرار نیس جون رایگان و تعهدی نیس بی تفاوت باشی بهش🙄😶
۳ سال پیشنیایش
20شما که گفتین زمان پارت گزاری درست میشه چرا پس یه هفته پارت ارسال نکردین؟ حداقل حرف الکی نگین
۳ سال پیشM
۱۳ ساله 20لطفا زود تر پارت هارو بزارین
۳ سال پیشاسرا
70سلام نویسنده ممنون پارت طولانی بودمنتظرعاشقانه هاشیم
۳ سال پیش---
120میگم خوبه ها ولی فک کنم رمان های الان ها بد عادتم کرده نمیدونم ولی این رمان خیلی شسته رفته و اتوکشیده، پاستوریزه، سوپرمودبانه، سنتی، مذهبی. یه نمه عجیبه. دوس دارم بدون چی سر دختر سوسولمون میاد تا اخر.
۳ سال پیش
سیتا
۲۰ ساله 00مثل این که از پارت جدید خبری نیست