حکم کن به قلم مرجان فریدی
پارت بیست :
خیره نگاهش کردم.
حرفی برای گفتن نبود...شاید هم همه شماره دادن ها پشتش منظوری نبود.
میتوانستم کارت را بگیرم و هیچ گاه با او تماس نگیرم.
این طور هم خودم را خیلی بسته و هول نشان نمیدادم و هم با او تماسی نمیگرفتم.
سر تکان دادم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۱۷ ساله 20عالیییی