پارت پنجم :


حسابی از ایسگا کردنش کیف کرده بودم، به خاطر همین سرم رو به نشونه‌ی چی میگی تکون دادم که حرصی طرف سیروس کچل برگشت و گفت: این کرم هست که.

سیروس یکم چشم‌هاش رو ریز کرد و درحالی که داشت به سمتم می‌اومد گفت: این کره؟ پس الان کی داشت بدو بد ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.