سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) به قلم نسترن قره داغی
پارت چهارم :
با لبخند پیروزمندانهای به گوریله زل زدم که هنگ کرده، یقهی مرد رو توی دستش گرفت و داد زد: چی میگی تو؟ مگه خودت همین الان انقدر به من پول ندادی ها؟ مگه نگفتی انقدر میارزه؟
مرد هم متقابلا یقهی گوریله رو گرفت و مثل اون داد کشید: ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سیس
00گود