ندیم به قلم نرگس نعمت زاده
پارت چهارم :
از فکر و خیال خارج شدم. حولهام را روی صندلی کنار بخاری گذاشتم. موهای خیس و مواجم را با کلیپس جمع کردم. روسری پشمی و ضخیمی سر کردم تا سرم یخ نکند. پله ها را دو تا یکی پایین رفتم.سینی چای به همراه کیک روی میز حاضر بود و مادرم طبق معمول ، در حال خواندن کتاب مورد علاقه اش بود .. "دیوان
مطالعهی این پارت حدودا ۱۰ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۱۹۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
عاشق رمان
۱۴ ساله 00چرت