ندیم به قلم نرگس نعمت زاده
پارت دوم
زمان ارسال : ۹۴۹ روز پیش
چقدر آغوشش برای تسکین روح و جسمم کافی بود.
چقدر خوب بود آن مرد!
چنان آرامش آغوشش مرا در خلأ حل کرده بود که اصلا متوجه گذر زمان نشدم، و وقتی به خودم آمدم که بی مقدمه گفت :
دیشب خواب دیدم!
یه خواب عجیب!
حلقه دستانم را باز کردم و صاف کنارش نشستم.
لبخند مهربانی تقدیم
توجه کنید :
سلام به همه خوانندگان عزیز
رمان ندیم برای چاپ ارسال شده است و امکان مطالعه آن دیگر امکان پذیر نیست.
با تشکر
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
P. R. N.I. A
00میشه لدفا عکس شخصیت هارم بذارید؟!