شومینه به قلم نرگس نعمت زاده
پارت شصت
زمان ارسال : ۱۴۲۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
لبخند کجی زدم و گفتم : اصلا تو می دونی از اول چی شد که اومدم اینجا؟ روزای اول ندیدمت.
- دقیقا همون شب اول که شما اومدین اینجا، من سردرد افتضاحی گرفته بودم.
دو تا قرص آرامبخش خوردم و تا خود صبح هیچی نفهمیدم.
آرامش خانم هم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نگار
۲۰ ساله 00به نظر من ماهرو با کمیل دست داره و کمیل هم قولای الکی بهش داده ک مثلا دوست دارم و از این حرفا تا بتونه به وسیله ی ماهرو مدارکا رو بدردت بخاطر همین تا کمیل رو دید لپاش گل انداختن و خیلی هم هول شد