شومینه به قلم نرگس نعمت زاده
پارت شصت و یکم
زمان ارسال : ۱۴۲۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه
خواستم بروم بیرون که احساس کردم صداها خوابید.
به ماهرو گفتم : احساس نمی کنی صدا ها قطع شده؟
ماهرو هم گوش تیز کرد و گفت : آره. انگار کمیل آب رو آتیش بود.
حرفش را با تکان سر تایید کردم، نشستم پشت میز و استکان چایم را برداشت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رها
40از شخصیت آرامش خوشم میاد قوی مغرور و خودساخته و سرد اما اونجای ک ب حامی توهین کرد بدم اومد نباید غرورش و جلو دو نفر دیگه میشکست به هر حال مرد و غرورش. یعنی ی لحظه خدم و جا حامی گذاشتم. دلم سوخت!