پارت چهارده :



هنگ کرده چشم‌هام رو گرد کردم و کامل به سمتش برگشتم؛ من همین جوری‌اش دارم از دستش سکته می‌کنم، هامینم بره که بدتر!
- نه! برای چی می‌خوای دیگه اینجا بمونی؟ تو پاشو برو هامین هست؛ شبم معراج میاد پیشم می‌مونه دیگه.
پوزخند تمسخرآمیزی بهم زد و گفت: معراج میاد تا براش شیرین کاری‌هات رو تعریف کنی؟ بهشم میگی عشقش رو دیدی و هول شدی؟ یا بهش میگی با دیدن کسی که قراره زنش بشه قند تو دل

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۳۱۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.