پارت ده

زمان ارسال : ۱۴۶۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه

پایم را که روی پله ی اول گذاشتم، یاد کفش هایم افتادم.

نگاهی به پاهایم انداختم. دو جفت دمپایی نو پایم بود.


با هزار بدبختی و مصیبت، همراه آن نگهبان، از پنج پله ی مرتفع انباری بالا رفتم.


به محض ورودم به حیاط خانه، ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.