منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و یکم :
درحالی که جیغ میزدم بالشت و پرت کردم سمت پرستار.
طفلی هنگ کرده وسط اتاق ماتش برده بود.
در اتاق باز شد و یه پرستار دیگه اومد داخل.
_چیشده!؟
دختر تپل بلونده با حیرت گفت:
_دکتر گفت باید حتما سرم بزنه.گوش نمیده!
هنوز جواب عکساشم نیومده!
اون یکی پرستاره ک سن بالا تاین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۴۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Miele
00ولی میرای خیلی بهتر از آرداعههه😂🤤