منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت بیست :
همون طور که بی توجه به تقلا های بی جون و همراه با آخ و نالم منو میکشوند سمت ماشینش گفت.
_تقصیر خودته.
چشمام و لوچ کردم تا چیزی بگم که ماتهتش بسوزه که زود تر در و باز کرد و سرم و گرفت و خم کرد تا سوارشم
رسمافت خفه شم! بیشعور.
سوار شدنم با پیچیدن درد زیادی تو پهلوم هم زمااین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۴۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
00دهنت سرویس آیلی😂😂😂