پارت سوم

زمان ارسال : ۱۱۷۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

کوتاه جواب دادم چون جانی برایم نمانده بود.
انگار که با حرفش روحم‌ را بیرون کشیدند و از من فقط جسمی خالی مانند یک حباب باقی مانده بود و هر لحظه امکان داشت بترکم.
از روی مبل بلند شدم و با دست‌هایی بی‌حس مانتویم را از کنارم برداشتم. صبح چه فکر می‌کردم و چه شد! چه‌قدر با ذوق

پارتگذاری رمان به اتمام رسیده است و به علت ویرایش تا زمان اتمام ویرایش دیگر امکان مطالعه آن را ندارید.


شخصیت عرشیا در رمان رکوئیم زندگی اثر آمنه آبدار شخصیت عرشیا در رمان رکوئیم زندگی اثر آمنه آبدار داریوش در رکوئیم زندگی داریوش در رکوئیم زندگی

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Hesel

    20

    آفرین چه دختر مقاومی

    ۳ سال پیش
  • روزی جون

    ۱۵ ساله 80

    عکس پسره رو ندوست لطفاً عوضش کنید

    ۳ سال پیش
  • تینا

    180

    از این دختر. خوشمان امد! من بودم بد سیلی می خوابوندم زیر گوشش! 🤣 والا ولی خوشم. اومد التماس نکرد یا گریه نکرد افرررین سروووه!

    ۳ سال پیش
  • آرو

    121

    اتفاقا خوب گفت برای ترمیم قلب و غروری که شکست اون جمله ای که گفت الان تصمیم دوتامونه)جدایی)..

    ۳ سال پیش
  • ایسو

    140

    از اول رمان ک دارن از هم جدا میشن معلومه موضوعش کاملن متفاوته و جریانات زیادی تو راه هست

    ۳ سال پیش
  • مانیا

    141

    فک کنم اولین رمان خانم امنه ابدار هست ک غم انگیزه من هر کدوم از رمان ایشونو خوندم طنز بود

    ۳ سال پیش
  • یامین

    150

    واقعن خیلی دختر خود ساخته ای هست ک میتونه گریه و بغض هاشو نگهداره برا خلوتش

    ۳ سال پیش
  • تینا

    131

    سروه گناه دار 😭ولی عرشیا شاید سببی دارد که می خواد از هم جدا شوند

    ۳ سال پیش
  • ---

    370

    چه دختر به خود مسلطی

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.