به طعم خون - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت شانزده :
با سرعت به سمت انتهای کوچه میدوییدم.
لحظه ای سرم و چرخوندم و ب عقب زل زدم.
پسر گرگی روی زمین افتاده بود.
سر چرخوندم ک محکم به سینه کسی برخورد کردم.
رو ب عقب کج شدم و کم مونده بود بیفتم ک دستش دور کمرم پیچید.
با بهت به لبایِ بیرون زده از کلاه هودیش زل زدم.
-پِخ!
با رها کردنم محکم از پشت زمین خوردم!
با وحشت نگاهش کردم.
یک قدم ب سمتم برداشت ک چیزی با سرعت روش پرید.
ب
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۸۰ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Parya
00پشمام ریخت 😳😳