تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت چهل و نهم :
با باز شدن در، ناخودآگاه دهن منم باز شد و کپ کرده به دور و بر خیره شدم.
ماشالله! خدا بیشتر بده، چه خونه زندگی دارن اینها؛ الان میفهمم هر روز با یه ماشین اومدن چقدر طبیعیه.
یه خونه داشتن مثل کاخ سعد آباد که اگه بخوایم حیاطش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ramesh6682
۱۹ ساله 20این پارتم مثه بقیه عالی