تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت پنجاه :
در اتاق روبهرومون هم باز شد و یه خانم جوون به همراه یه دختر بچه همسن و سال رضا بیرون اومد.
هول کرده از دیدن ناگهانیاش یه قدم عقب رفتم و به دور و بر خیره شدم که لبخند مهربونی بهم زد و گفت: سلام، حالتون خوبه؟ فکر کنم شما زری خانم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
yalda
50عجب که خواهر آمین رو دیدن😐😂چقدر این غزل با مزه بود😂