پارت دوازده :

سفره رو پهن کردم و روی زمین بی حوصله نشستم و چهار زانو زدم
قاشقم و پر برنج کردم و به سمت دهنم بردم.
صدای غر غرای مامان میومد:
-اصلا درک نداره!
عزیز خانومم شروع کرد به همراهی مامان به غر زدن:
-تربیت توعه دیگه بردیشون کشور غریب...
کلافه یه قاشق ماست تو دهنم گذاشتم.
تو آینه گاز ب خودم زل زدم.
نفس عمیقی کشیدم و با سرعت غذام و خوردم.
ظرفای کثیف و توی ظرف شور گذاشتم‌

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۷ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۲۹۴ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان به طعم خون رمان به طعم خون

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Mania

    10

    مثل همیشه عالی

    ۴ سال پیش
  • Donya

    20

    عاااااالی مثل همیشه♥️♥️❤❤

    ۴ سال پیش
  • Saba?

    81

    واییی عالی بود من فک کنم زخم رو صورت آنا و سام بخاطر رونیا باشه🩸🍷😈

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.