شومینه به قلم نرگس نعمت زاده
پارت چهارم
زمان ارسال : ۱۴۶۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
تمام جسمم از شدت درد، عرق سرد کرد. نفس هایم به شماره افتاد.
به شدت نیاز داشتم جایی بنشینم.
به بالای سرم نگاه کردم. آرکان نبود!
باز صدای آن دختر را، اما این بار جدی تر شنیدم.
- همین الان بیا بیرون، وگرنه غذای سگام م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
الناز
80واییییییییییی من که عاشقه رمانش شدم 😍😍😍😍 پارت هاش خیلی کمه اگه میشه بیشتر کنید