مدیر معاون (عشق سریالی) به قلم نسترن قره داغی
پارت هجده :
متعجب از حرفش چشمهام رو گرد کردم و با انگشت به داخل پذیرایی اشاره کردم و گفتم: مامان بزرگت نیاز رو میشناسه؟
سرش رو به نشونهی نه بالا انداخت و همونطور که بیسر و صدا از داخل پارچ روی میز برای خودش آب میریخت گفت: نه اونطوری، ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
K
50من عاشق این زوجم میثم و ثمر خیلی به هم میان😍😍😍😍😍😍