پارت بیست و سوم :



هنگ کرده فقط نگاهش کردم که با پوزخند ریزی دوباره گفت: چی شد؟ خوشت نمیاد؟ 

دستم رو به اوپن آشپزخونه تکیه دادم و همون‌طور که منگ بهش نگاه می‌کردم گفتم: چرا؟ برای چی باید خونه‌ی خودت و مریم رو بدی به من؟ پس مریم چی؟  

شونه بالا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.