تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت بیست و یکم :
با دیدن خانمی که توی خونهی حاج احمد دیده بودم متعجب ابروم رو بالا انداختم.
مادر شوهر مریم بود؛ البته جای تعجبی نداشت، چون این کار و شوهر مریم بهم پیشنهاد داده بود و من از این خوشحالم که قراره با مادرش کار کنم، نه خودش!
نفس ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
زهرا
233چرا هر چی بی پول و بی سواد اسمش زهراست و هر چی پولدار و لاکچری اسمش عجیب غریبه واقعا چرا تو فیلم ها و رمان ها اونایی که مذهبی و محجبه هستن بی پولن