تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت یازده :
یکم فشار دستهاش رو کمتر کرد و اخمی بین ابروهاش نشوند؛ سرش رو بیشتر به صورت غرق اشکم نزدیک کرد و آروم زمزمه کرد: خاطرت رو میخوام؛ خودت خوب میدونی بحث مال الان نیست! از همون اولین بار که دیدمت دل و ایمونم و باختم.
لبش رو با زبونشتر کرد و نگاه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
محیا
۱۸ ساله 110من که میگم این آمین قسمت زریه . اصلا همه میگن . مگه نه؟ کلا معلومه