پارت نهم :

- یه باری هم یه مرد غریبه اومد و رفت تو خونه‌تون. 

نگاهم رو فورا به سمتش برگردوندم و گیج و ترسیده پرسیدم: کی بود عصمت خانم؟ چرا گذاشتید بره تو؟ 

دست از سبزی پاک کردن کشید و همون‌طور که سعی می‌کرد لحنش جوری باشه تا نترسم زمزمه کرد: والا کل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.